اکثر وقت من به تنهایی و در خانه میگذرد جدا از اینکه کرونا نعمت مباحثه را ازم گرفت، حتی فضای کتابخانه را هم دیگر به چشم ندیدم برعکس خیلیهای دیگر، من عاشق درس خواندن در کتابخانه هستم البته با وجود این علاقه، تنها یک بار و آن هم در دبیرستان به کتابخانه رفتم آن روز با چشمان و صورت پف کرده هیچ درسی نتوانستم بخوانم، چون برنامهای نداشتم صرفا میخواستم کتابخانه را ببینم، غافل از آن که حتی کتابخانه رفتن هم برنامه میخواهد بعد از آن تجربیاتم از کتابخانه، به همین یکی دو سالِ اخیر و کتابخانۀ حوزه شهرمان محدود شد میزان یادگیری و بازدهیام در کتابخانه، به دلیل عدم وجود عوامل حواسپرتی چندین برابر بیشتر میشود با تماشای درس خواندن دیگران روحیه میگیرم و انرژیم مضاعف میشود شاید هم به همین دلیل هیچوقت در خانه درس نخواندم همیشه یا سر کلاس گوش میدادم، یا راهرو و حیاط مدرسه را کتاب به دست گز میکردم دو سال کرونا به همان عزلت و گوشهنشینی گذشت، تا اینکه هفتۀ پیش فکری تازه
اشتراک گذاری در تلگرام